مدل مفهومی تحقیق
فصل اول
کلیات طرح
مقدمه
جهان معاصر در آستانه تحولها و دگرگونیهای شگرفی است. خورشید سومین هزاره تاریخ با طلوع خویش، الگوها و قالبهای تجویزی را ذوب كرد و انسان معاصر تمامی داشتهها و پندارهای خویش را بر باد رفته دید. پیدایش نظریه آشوب، نظریه سامانههای پیچیده و نظریه سامانههای باز، تنها نقطه آغازی بر این دوران آشوبناك است. به باور “ریچارد اسلاوتر”، شكلگیری این شرایط به معنای آن بود كه دیدگاه جهانی – صنعتی غرب، كه بر قطعیت، پیش بینی پذیری، هدایت و منطقگراییِ ابزاری تكیه داشت، از هم فرو پاشیده است. در این محیطِ سرشار از بیثباتی و آكنده از عدم قطعیت، تنها رویكرد و سیاستی كه احتمال موفقیت و كام روایی دارد، تلاش برای معماری آینده است. گر چه این تلاش همواره با خطرپذیری فراوان قرین بوده است، اما به هر حال پذیرش این مخاطره، به مراتب عاقلانهتر از نظارهگر بودن تحولهای آینده است. ترسیم دیدمانهای روشن آینده، آگاهی از روندها، تحولها و در نتیجه تصمیمگیری به هنگام، میتواند هر جامعه و سازمانی را در یافتن بهترین راه ها تواناتر سازد. (خزایی، 1390)
دست یابی به این توانمندی، نیازمند چیرگی بر دانش راهبردی آیندهپژوهی و كاربست آن در عرصه عمل و رقابتهای آینده است. آیندهپژوهی، دانشی بین رشتهای است و تحول علوم و فنآوریها در آن تأثیری مستقیم و بیواسطه دارد. آیندهپژوهی، دانش و معرفتی است که چشم مردم را نسبت به رویدادها، فرصتها و مخاطرههای احتمالی آینده باز میکند و ابهامها و تردیدهای فرساینده را میکاهد. توانایی انتخابهای هوشمندانه مردم و جامعه را افزایش داده و به همگان اجازه میدهد تا بدانند به کجاها میتوانند بروند (آینده اکتشافی) و به کجاها باید بروند (آیندههای هنجاری) و از چه مسیرهایی میتوانند با سهولت بیشتری به آیندههای مطلوب خود برسند. (ملکی فر و همکاران، 1386، 7-6)
هدف آینده پژوهی مدیریت روندها، انطباق با شرایط بقا و رشد و احراز آمادگی برای موارد پیشبینی نشده است. به عبارت دیگر آرمان آیندهپژوهی، كشف آیندههای محتمل، گزینش بهترین و در صورت امكان معماری آن است. (خزایی، 1390)
نکته قابل توجه در مطالعه آینده آن است که آیندهپژوهی به پیشبینی قطعی آینده نمیپردازد، بلکه عوامل شکل دهنده شناسایی، مطالعه و مورد بحث واقع میشوند. سپس چالشها و موضوعهای پیش رو، شناسایی میشوند تا بتوان با ارائه راه کارهای مناسب برای برخورد با آن ها، برنامهریزی نموده، از بروز چالشها و تحقق آینده نامطلوب جلوگیری نمود. (قدیری، 1384)
اینك پژوهش در حوزه آینده، به شیوهای فزاینده، تصمیمها و سیاستهای عمومی را متاثر ساخته است و بسیاری از سازمانهای آیندهپژوهی میكوشند عرصههای برنامهریزی و سیاستگذاری را هدف تلاشهای خود قرار دهند و برای كامیابی بیشترِ كسب و كار خود، آیندهپژوهی را به خدمت گیرند.(خزایی، 1390)
بنابراین آیندهپژوهی بیش از گذشته نیاز سازمانها و مدیران عصر عدم قطعیت است.
بیان مسأله تحقیق
در عصری که تغییر مداوم و عدم اطمینان از مهمترین ویژگیهای آن است و کسب و کارها هر روز با مسائل جدید و ناشناختهای از جنس آینده روبهرو هستند، مدیران با مشکل واقعی تلاش برای هدایت سازمانهای خود در یک محیط نامطمئن و متغیر و توافق بر سر پیگیری انواع برنامههای کاربردی و عملی روبهرو هستند. (عاضدی تهرانی، 1389)
برای دانلود متن کامل این فایل به سایت torsa.ir مراجعه نمایید. |