- اگر بخواهیم چالشهای برپاکردن یک کسبوکار آنلاین را برشماریم، آسانترین نقطه شروع آناست که کوشش کنیم بنیادیترین مبانی توجیهی تجارت الکترونیک را بکاویم و با یک روش منطقی، پاسخی برای این پرسش ساده بیابیم که اصولا این نوع تجارت به چه دردی میخورد؟
تجارتالکترونیکی
در پاسخ باید گفت که این شیوه از تجارت نیز ناگزیر باید همچون سایر اشکال تجارت، اصولاً کار دو طرف یک معامله تجاری را آسان کند: فروشنده و خریدار. بنابراین یک مطالعه نظاممند درباره مزایا و معایب تجارتالکترونیک، حتما شامل بررسی دقیقتر مزایا و مشکلاتی است که هریک از دو طرف معامله با آن مواجه میشوند. اما آیا تجارت الکترونیک لزوما کارها را آسان میکند؟ اگر بخواهیم از نگاه فروشنده به این قضیه نگاه کنیم، واقعیت این است که تجارتالکترونیکی را نمیتوان هرگز یک میانبر و ترفند برای فروش بیشتر و آسانتر دانست. تجارت الکترونیکی یک فن است. مهارتی است که یک فروشنده میتواند به مهارتهای قبلی خود بیفزاید. اگر یک فروشنده در کسبوکار معمولی خود موفق نباشد، احتمال اینکه در نوع الکترونیکی آن موفقیتی به دست آورد نیز اندک است. زیرا این شیوه از تجارت مجموعهای از دردسرهای فنی و اقتصادی تازه را با خود به همراه میآورد که برخی از آنها گریزناپذیرند. یک فروشنده تنها پس از پشتسر گذاشتن تمام چالشهای فنی و غیر فنی که بر سر بهره برداری از یک تجارت الکترونیکی ساده وجود دارد، تازه به نقطه صفر میرسد. یعنی نقطهای که از آنجا باید ذهن خود را بر روی برنامهریزی مالی و کسب سود متمرکز کند.
هنگامی که فروشنده شروع به برپاکردن فروشگاه اینترنتی خود میکند، اولین مسئلهای که پیش روی خود میبیند مسئله برپاکردن یک سایتوب است. و این امر از آن دسته مسائل سهلو ممتنعی است که معمولاً مردم کمترین وقت را برای پرداختن به آن صرف میکنند. چون تصور میکنند که این کار آسانترین قسمت مسئله است و لابد مشکلات پیشرفتهتری بعد از این مرحله در انتظار آنهاست که باید خود را برای رویارویی با آنها آماده کنند، ولی همین تصور اشتباه معمولا کار را پیچیدهتر میکند. وقتی به اینترنت مراجعه میکنید، گذشته از تعداد قابل توجهی از فروشگاههای موفق، تعداد زیادی سایت اینترنتی دیگر نیز پیدا میکنید که در میانه راه از پیشرفت بازماندهاند و از یک کاتالوگ اینترنتی، فراتر نرفتهاند.
دلیل چنین وضعی این نیست که آنان به موانع جدی در راه خود برخورد کردهاند، بلکه به این خاطر است که بسیاری از آنان بر این تصور بودند که کافی است کاتالوگ محصولات را روی سایت بریزیم و همین که دوشاخه “سبد خرید الکترونیکی مشتری” را به پریز “شبکه پردازش پرداختهای الکترونیکی” بزنیم، سیستم خود به خود شروع به فروش میکند. درحالی که چنین نیست. مشکلات فنی متعددی مانند طراحی گرافیکی صفحات وب، نحوه چیدمان تصویر و اطلاعات محصولات، نکات مربوط به برنامه نویسی سیستم نرمافزاری سایت و بانکاطلاعاتی آن، امنیت سایت، جمعآوری اطلاعات، ورود اطلاعات، و بسیاری از مسائل دیگر، پیش از نقطه صفر یعنی نقطه شروع کار قرار میگیرند. به عنوان مثال میتوان به معضل جمعآوری اطلاعات اشاره کرد.
به عنوان کسی که چند سال در زمینه طراحی و برپاکردن سایتهای وب فعالیت کرده است، میتوانم با اطمینان بگویم که بسیاری از شرکتها در ابتدای کار گمان میکنند که محتوای اطلاعاتی لازم برای قرارگرفتن روی وب را دارند، ولی آنها فقط فکر میکنند چنین است. درحالی که اینطور نیست. زیرا ماهیت، محتوا، و فرمت اطلاعاتی که هماکنون دارند با آنچه که واقعاً به درد اینترنت میخورد، فاصله بسیاری دارد.
بسیاری از شرکتها تصور میکنند اطلاعات بروشورهای تبلیغاتی که اینجا و آنجا (مثلاً در نمایشگاهها) پخش کردهاند را میتوان به سادگی روی وب گذاشت. در حالی که این دادههای تبلیغاتی، معمولا ارزش اندکی نزد خریدار اینترنتی دارد. علت این است که چون خرید و فروش آنلاین یک تعامل مجازی است، امکان بررسی عملی فیزیک و خواص کالا برای مشتری وجود ندارد. بنابراین شما به عنوان فروشنده باید یک سری اطلاعات تکمیلی فراهم کنید که هرچه بیشتر محصول خود را به او بشناسانید. این اطلاعات نمیتواند از جنس تبلیغات باشد.
زیرا خریدار فورا به شما بدبین میشود و اطلاعات عرضه شده از سوی شما را در حد دادههایی کمارزش و گاه عوام فریبانه تلقی خواهد کرد. شما نمی توانید به او بگویید” این شامپو برای موهای چرب مناسب است. کلیک کن و بخر!” چون دستکم باید او بداند که قد و قواره این قوطی شامپو چقدر است. از روی عکس نمیتوان او را متقاعد کرد. باید بگویید چند گرم شامپو داخل این قوطی است. وقتی که یک شرکت به این نقطه میرسد، ناگهان متوجه میشود که (در صورت نیاز) باید به دادههای تمام اقلامی که در بروشورهای تبلیغاتی خود آورده است اطلاعات جدیدی (مثلا وزن اقلام) را بیفزاید که قبلا نیازی به وجود آنها نمیدیده است.
شما وقتی به یک کتابفروشی آنلاین موفق مانند آمازون مراجعه میکنید، متوجه میشوید که تصویر صفحات داخلی برخی از کتابها در آنجا قرارداده شده است. منطق این کار آناست که خریدار هنوز نمیتواند در فضای مجازی یک سایت، کتاب موردنظرش را ورق بزند تا آن را بپسندد. پس باید راهحلی پیدا کرد. همچنین در این سایت امکان درج نظرات خریداران قبلی آن کتاب، پای صفحه معرفی هر کتاب وجود دارد. با این توجیه که هنگامی که شما به یک کتاب فروشی آنلاین مراجعه میکنید، تنها هستید و حتی فروشنده کنار شما نیست که از او بپرسید “آیا این کتاب خوب است؟ آیا کتابهای دیگری در این زمینه میشناسید؟” و نیاز به راهنمایی مکتوب دیگران دارید.
از نگاه خریدار نیز گذشتن از چند مرحله فنی و غیرفنی لازم است تا بتواند مسیر خود را به سمت استفاده آسان از این سازوکار گشوده ببیند. اولین مانعی که خریدار سر راه خود میبیند، تهیه یک کارتاعتباری یا چیزی شبیه آن است که بتواند به کمک آن پول پرداخت کند. اما این همه ماجرا نیست. مشکل بعدی کاربر این است که او نمیتواند به هر سایتی که کلمه فروشگاه را یدک میکشد، اعتماد کند.
حتی در کشورهای توسعه یافته دنیا نیز بسیاری از مردم از مراجعه به سایتهای گمنام و تازهکار اکراه دارند و نمیتوانند به آسانی به آنها اعتماد کنند. مردم نگرانند که مبادا گردانندگان این سایتها با ترفندهایی که برای کاربران ناآشناست، اطلاعات مهم آنها را بربایند. حتی از این هم بدتر، آنان نگران سوءاستفاده گردانندگان سایتها از اطلاعاتی که به آنها میدهند هستند. تصور کنید که روزی در ایران نیز خرید و فروش اینترنتی به شیوهای کاملا متداول تبدیل شود.
در آن صورت واقعا چند درصد از خانمهای خریدار، ممکن است راغب باشند آدرس منزل یا شماره تلفن خود را به سایت فروشگاههایی که نمیشناسند (یا حتی میشناسند) بدهند؟ حتی اگر برخی افراد بتوانند به گردانندگان این سایتها اعتماد کنند، نگرانی از این مسئله که هرآن ممکن است مهاجمان و هکرهای دنیای سایبر با یورش به بانک اطلاعاتی یک سایت، آدرس و اطلاعات مهم خصوصی مردم را بربایند، آنان را به وحشت میاندازد. خلا قانونی و از آن مهمتر، نبود بنیه و تجربه حقوقی کافی نزد ضابطین حقوقی و قضایی (که در حوادث، مرجع و پناه مردم هستند) ممکن است نگرانی و بیاعتمادی آنان را به استفاده از این شیوه خرید و فروش بیشتر کند.
با این حساب، اگر مردم از مراجعه به سایتهای تازهکار و گمنام اکراه دارند، پس کسانی که تازه این روش را شروع کردهاند، چگونه میتوانند این تناقض را حل کنند و خود را به مردم بشناسانند؟ برخی از سایتهای موفق ولی تازهکار، از اعتبار یک فروشگاه واقعی که هماکنون میتوان به صورت فیزیکی به آن مراجعه کرد، بهره میگیرند.
مثلاً یک کتابفروشی معتبر ممکن است یک فروشگاه آنلاین برپاکند و به همان اندازه موفق باشد، ولی چند درصد از کسانی که آن فروشگاه را اصولا نمیشناسند و حتی یکبار هم به آنجا نرفتهاند ممکن است به سایت آن اعتماد کنند؟ آیا این امر، به معنی آن نیست که دامنه پراکندگی جغرافیایی مشتریان آن سایت به محله یا شهری که آن فروشگاه در آن استقرار دارد محدود میماند؟ آیا این به معنی آن نیست که شعار “افزایش تعداد مشتریان بالقوه فروشگاه شما به اندازه کل مردم دنیا با توجه به گستره جهانی وب” سرابی بیش نیست؟
علاوه بر این، آشنایی مشتریان آنلاین با فروشگاههایی که در زمینه برخی کالاها از جامعیت برخوردارند برای آنان بسیار مهم است. از لحاظ روانشناختی ثابت شده است که خریداران اینترنتی برای مراجعه به سایتهایی که احتمال میدهند در زمینه مورد نظر جامع نباشد، کمتر تمایل دارند. اگر سایت شما قرار است یک سوپرمارکت آنلاین باشد که در آن بتوان همه چیز پیدا کرد، باید تکلیف خود را با خریدار روشن کنید.
شما نمیتوانید داخل این سوپرمارکت چند جلد کتاب هم بگذارید و توقع داشته باشید به فروش بروند حتی اگر آن چند جلد کتاب جزو کتابهای پرفروش ماه باشند؛ زیرا بخش کتاب در فروشگاه شما جامع نیست و کاربر با آگاهی از این واقعیت، حوصله سرزدن به سایت شما و ناکام شدن را ندارد. او ترجیح میدهد به یک کتاب فروشی آنلاین جامع مراجعه کند تا شانس پیدا کردن یک کتاب برایش بیشتر باشد. سرعت جابهجا شدن و گشت و گذار در وب که گاه با چند کلیک اتفاق میافتد، مردم را به شدت تنبل و کم طاقت کردهاست.
لینک چند سایت برگزیده :
اگر قصد سفر به جزیره کیش را دارید، یکی از کار هایی که باعث راحتی شما میشود، اجاره ماشین در کیش است اما خوب انتخاب شرکت مناسب و اینکه چه ماشینی بگیرید همیشه مسئله مسافران بوده است. شما میتوانید با بازدید از سایت mashinbegirim.com تمامی سوالات خود را از کارشناسان شرکت بپرسید، همچنین این شرکت دارای مجوز رسمی از منطقه آزاد کیش هست و چندین سال است که فعالیت دارد.
شما میتوانید تمامی ماشین ها رو از این سایت بخواهید